Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-30@04:29:58 GMT

ردپای خون آشام در متون اسلامی

تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۴۴۸۶۶

ردپای خون آشام در متون اسلامی

همیشه موضوع خون آشام ما را به یاد ژانر وحشت سینما و نوشته‌های ترسناک «بِرام اِستوکر» (Bram Stoker)، متوفای ۱۹۱۲ میلادی و قصۀ دراکولا می‌اندازد.

اما این بار می‌خواهیم این حس وحشت و ترس را از خلال سفرنامۀ ارزشمند اِبن بَطوطَه (م. ۷۷۹ق.)، سیاح و جهانگرد نامی مسلمان در بخشی از سفر خود به شهر پروان کشور هندوستان قدیم، تقدیم شما نماییم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته این شهر، در زمانی که ابن بطوطه در قرن هشتم هجری به آنجا رفته، شهری مسلمان نشین بوده است. او در زمینۀ بحث اصلی ما، گزارشی را از مردم محلی و شاهدان ماجرا نقل می‌کند که ارزش اندیشیدن و القای ترس و وحشت در آدمی دارد.

او در این رابطه نوشته است؛ «یکی از ساکنان این شهر (پَروان) به من یادآور شد، شب ها، درّنده‌ای داخل شهر می‌شود، در حالی که دروازۀ شهر بسته است و تعداد زیادی از مردمان شهر، توسط این درنده به قتل رسیده اند و مردم در حیرت هستند که آن درنده از کجا وارد شهر می‌شود؟!

ابن بطوطه در ادامه گوید:به من خبر داد «محمد تَوفیری» از ساکنان آن شهر که او همسایۀ من در مدت اقامتم در آنجا بود و گفت: شبی، آن درنده وارد خانۀ من شد و کودکی را رُبود و به من (ابن بطوطه) شخصی غیر از او نیز خبر داد که عده‌ای در مراسم عروسی بودند یکی از آن‌ها به جهت حاجتی از آنجا خارج می‌شود و آن درنده، او را می‌رُباید و سپس، آن‌ها در جست و جوی او می‌روند و جنازه اش را در بازار پیدا می‌کنند، به صورتی که آن درنده، خون او را نوشیده، ولی گوشت تن او را رها نموده بود و اهل آنجاگفتند که آن درنده خون آشام با همۀ طعمه‌ها و قربانی‌های خود این گونه رفتار می‌کند!

و عجیب آن که بعضی عقیده داشتند که این عمل، کار «جانور» نیست بلکه کار آدمیزاد و جادوگری از طبقۀ «جوکی» (مرتاضان هندی) است که چنین قابلیتی دارد که به شکل و شمایل درنده ظاهر می‌شود؛ ولی من این نظر را باور نکردم در حالی که عده‌ای چنین می‌گفتند.»

انتشار این  خبر دلیل بر تایید محتوای آن نبوده و صرفا از  تابناک بازنشر شده است.

منبع: تابناک باتو

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: خون آشام ها جهانگرد مسلمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۴۴۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید

یکی از روز‌های خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی می‌کرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آن‌ها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد.

به گزارش ایسنا، همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدت‌ها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سال‌ها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه‌ای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده‌های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

دیگر خبرها

  • ◄ کاربرد کلمات و عبارات حمل و نقلی در متون و اشعار فارسی
  • بانوان هنرمند انقلاب اسلامی به منویات اخیر رهبر انقلاب پاسخ دادند
  • خاطره تلخ پیکان در قزوین با ردپای شهاب زاهدی
  • صحبت های زهره هراتیان درباره درگذشت دکتر اشرفی: هر مسابقه‌ای باید تحت نظر فیفا باشد؛ آمبولانس و دکتر آنجا نبود!
  • از اینجا رانده و از آنجا مانده
  • رسانه عبری: عملیات رفح یک اشتباه است
  • کسی که صدای حامیان فلسطین را خاموش کند، حیوان و هیولایی درنده است
  • بخشش عجیب‌ در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • عجیب‌ترین بخشش در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!